امشب که برایت مینویسم؛
گریه ی تو،
تنها موسیقی ست
که در رگهای خانه جریان دارد؛
ومن چقدر گریه ات را
از چشمانت بیشتر دوست میدارم؛
که میخواهم بمیرم و هیچگاه،
به چشم نبینم!
گناه من نیست،
زیبا گریه میکنی!
و شاعرانه گلایه!
نگران نباش،
تقدیری در کار نیست
کابوس دیده ام!